با هم عهد بستیم که در کنار هم بمانیم . عهد بستیم با هم از لحظه ها عبور کنیم .
بمانیم در شادی ، گل خند? هم باشیم . بمانیم در غم ، شبنم چشمان تر هم باشیم .
عهد بستیم عطر فضای اطرافمان نفسهایمان باشد . عهد ما شد حکم الهی حکمی ابدی و ماندگار .
قرار بر این شد تنهائی را به دست باد سپاریم . تلخی زمان را فراموش کنیم به امید شیرینی فردا .
تا سپیدی صبح عهد بستیم و رویا ساختیم .
قافل از اینکه به محض روشن شدن دنیای تاریک تو میروی و من میمانم با این امید که تا تو باز برگردی .